صدرا طلای باباومامان وحسین جون

سلام گلهای من,کمتر از سه ساعت مونده به سال تحویل شما دو تا مشغول بازی,بابایی داره ماشین میشوره و من خسته ه از کا رهای خونه کمی نشستم با موبایل  مشغول.همیشه سلامت باشید و سالی پر از سلامت و شادی برای همه آرزومندم:-*:-D,

سلام خبر جدید اینکه سفرمون به مکه برای عید امسال منتفی شد. ان شاله که زنده باشیم و روزیمون باشه. هوای کشور هم که کلا سرد شده عید هنوز قطعی نیست که کجا سفر کنیم. ان شاله سلامت باشید و سرحال میریم مسافرت. حسین جون و صدرا جونم کم کم سرماخوردگیتون داره بهتر میشه .   ...

بازهم حسین جون سرما خورده واکسن یک سالگیش به تاخیر افتاد چون تب داره درمانگاه هم شنبه و سه شنبه واکسن ام ام آر تزریق میکنند.امیدوارم تا سه شنبه بهتر بشه تا واکسنش رو بزنم. امیدوارم سال نو را همه با سلامتی شروع کنند ما هم همینطور. ...

حسین  و داداش صدرا یه تولد کاملا خودمونی برای پسرمون برگزار کردیم .البته دو شب زودتر چون بابایی شب تولد شیفت هستن دیگه.     پسرم شمع تولد رو فوت میکنن. با دست خاموش نمیکنن گلم. ...

           سلااااااااااام تولدت مبارک حسین مامان.قربووووونت برم .امروز پسرمون یک ساله شد. راستی اولین تولد پسرم مصادف با ولادت حضرت زینب شده که خیلی خیره ان شاله.امیدوارم پسرم همیشه حسینی وزینبی باشه. ...

ﺩﻭﺷﻨﺒﻪ ﺷﺐ ﺭﻓﺘﻴﻢ ﺧﻮﻧﻪ ﻋﻤﻪ ﺟﻮﻥ ﺩﻳﺪﻥ ﻳﺎﺳﻴﻦ.ﺁﺧﻪ ﺁﺑﻠﻪ ﻣﺮﻏﺎﻥ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩاﻟﺒﺘﻪ ﺻﺒﺮ ﻛﺮﺩﻳﻢ ﻛﺎﻣﻼ ﺧﻮﺏ ﺷﻪ ﺑﻌﺪ ﺭﻓﺘﻴﻢ.اﻟﺒﺘﻪ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮﺣﺴﻴﻦ ﺟﻮﻥ. اﻻﻥ ﺑﺮاﻱ ﺻدرا ﺟﻮﻥ ﻭﻗﺘﺸﻪ اﻣﺎ ﺣﺴﻴﻦ ﻧﻪ.ﺧﻼﺻﻪ ﻓﺮﺩا ﺷﺒﺶ ﻋﻤﻪ ﺟﻮﻥ ﺧﺒﺮ ﺩاﺩ ﻛﻪ اﺣﺴﺎﻥ ﻫﻢ ﺗﺎﺯﻩ ﺟﻮﺵ ﺁﺑﻠﻪ ﻣﺮﻏﺎﻥ ﺯﺩﻩ و ﻛﻠﻲ ﻧﮕﺮاﻥ ﺑﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺣﺴﻴﻦ و ﺻﺩﺭا ﺁﺧﻪ ﺗﻘﺮﻳﺒﺎ ﻣﻂﻤئن ﺑﻮﺩﻳﻢ ﻛﻪ اﺣﺴﺎﻥ ﻗﺒﻼ ﮔﺮﻓﺘﻪ.ﺣﺎﻻ ﻫﺮ ﭼﻲ ﺧﺪا ﺑﺨﻮاﺩ.ﻛﻠﻲ ﺗﻮ اﻳﻨﺘﺮﻧﺖ ﺳﺮﭺ ﻛﺮﺩﻡ ﻛﻪ ﻧﻮﺷﺘﻪ 24 ﺗﺎ 48 ﺳﺎﻋﺖ ﻗﺒﻞ اﺯ ﺑﺮﻭﺯ اﻭﻟﻴﻦ ﺟﻮﺵ ﻗﺎﺑﻞ ﺳﺮاﻳﺘﻪ.ﺣﺎﻻ ﺩﻳﮕﻪ ﺧﺪا ﻣﻴﺪﻭﻧﻪ ﺷﻤﺎ ﮔﻞ ﭘﺴﺮﻫﺎ ﮔﺮﻓﺘﻴﺪ ﻳﺎ ﻧﻪ.ﻫﺮﭼﻲ ﻛﻪ ﺧﺪا ﺑﺨﻮاﺩ.اﮔﻪ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﺎﺷﻴﺪ ﺩﻋﺎ ﻣﻴﻜﻨﻢ ﺯﻭﺩ ﻧﺸﻮﻥ ﺑﺪﻩ ﻛﻪ ﺗﺎ ﻋﻴﺪ ﺧﻮﺏ ﺷﻴﺪ.        ﻫﺮﭼﻪ ﺗﻮ ﺧﻮاﻫﻲ ﻧﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ         ...

تولد شمار یک با خانواده بابایی/صدرا جون/نرگس جون گه مانا رو بغل کرده/داداش مرتضی که یاسین رو بغل کرده.                                      تولد شماره دو که به صورت مشترک با مهدیه و هانیه دختردایی ها بود چون اونها هم فروردینی هستند و این تولد رو خونه مامان جون گرفتیم. ...

شکوفه های سیب باغچه حاجی. فدای اون نگاه قشنگت عزیزم ...

اونروز عزیز و بابابزرگ از سوریه برگشتند و ما همگی داشتیم میرفتیم استقبال که این عکس رو از شما گرفتم. ...

بابا و صدرا جون/قابل توجه اینکه از قفل فرمون ماشین برای جلو آوردن شاخه برای چیدن آلو جنگلی استفاده میکردید.   از راست به ترتیب داداش مرتضی/محمد پسرخاله بابا دوست محبوب صدرا /بابایی/صدرا جون/پسر خاله ناصر/پسر خاله محسن ...